تحلیل عدالت طبیعی متغیر چون مبنای اعتبار هنجار حقوقی در حقوق اسلامی با تأکید بر آرای شهید مطهری و علامه طباطبایی
نویسنده
چکیده مقاله:
اندیشهی عدالت طبیعی تغییرپذیر یا با محتوای متغیّر حکایت از تعامل متافیزیک و واقعیت و نشان از عبور از اندیشهی حقوق طبیعی کسانی چون کانت و لاک دارد و در حقوق غرب متأثّر از رویکردهای جامعهشناختی و به طور کلّی اندیشههای واقعگرایانه شکل گرفته است. دیدگاههای جامعهشناختی به حقوقْ میانهای با حقوق طبیعی و اندیشهی عدالت طبیعی ندارند. با این حال، در تعدیل حقوق طبیعی کانتی که محتوایی مطلق و تغییرناپذیر دارد، سوق به سمت حقوق طبیعی و عدالت طبیعی متغیر مؤثر بودهاند. در حقوق اسلامی، اصل عدالت طبیعی و محتوای آن، یعنی قوانین طبیعی و حقوق طبیعی، حتّی با همان ماهیت متافیزیکی محض، محل مناقشه است و پذیرش آن به منزلهی معیار سنجش اعتبار ارادهی تشریعی محل تردید است؛ چراکه معنایی جز ارتقای جایگاه عقل از منبع قاعدهی حقوقی به مبنای قاعدهی حقوقی نداشته، میتواند نوعی کثرتگرایی حقوقی در مبنای الزامآوری قاعدهی حقوقی و تعارض بین مبناهای الزامآوری را نتیجه دهد. با این حال، به نظر میرسد نظریهی اعتباریات علّامه طباطبایی که استاد مطهری به نتایج عملی آن با تردید مینگرد، همسو با اندیشهی عدالت طبیعی متغیّر است؛ عدالتی که میتواند روند و مکانیسمهایِ انعطافپذیرِ ایجاد قاعدهی حقوقی و بهطور کلّی نظام حقوقی را نتیجه دهد.
منابع مشابه
عدالت جنسیتی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
«عدالت» از حیث مفهوم شناختی، به معانی: تعادل و توازن، تساوی در شرائط مساوی، تفاوت در شرائط متفاوت، دادن حق هر صاحب حقی و قرار گرفتن هر چیزی در جای خود می باشد. در این نوشتار مفاهیم و مبانی «عدالت » و «جنسیت » و ترکیب «عدالت جنسیتی » از منظر علامه طباطبایی و شهید مطهری مورد بررسی قرار گرفته و معلوم می شود، یگانه مرجع حقوقی نظام آفرینش، غایتمندی فعل الهی، رابطه وثیق حق و تکلف، حق و عدالت، وحدت ان...
متن کاملالگوی «مقاومت اسلامی» مبتنیبر انسانشناسی علامه طباطبایی و شهید مطهری
این مقاله به دنبال ارائۀ الگویی از مقاومت اسلامی مبتنیبر مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی و شهید مطهری است. اهمیت این موضوع از آنجاست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح منطقهای، گفتمانی به اسم مقاومت نمود پیدا کرد اما کمتر از بُعد انسانشناسی فلسفی به آن پرداخته شده است. این مقاله به روش اسنادی، مباحث انسانشناختی را در پرتو نظریۀ اعتباریات در آثار این دو فیلسوف معاصر بررسی کرده است، سپس بر...
متن کاملالگوی «مقاومت اسلامی» مبتنیبر انسانشناسی علامه طباطبایی و شهید مطهری
این مقاله به دنبال ارائۀ الگویی از مقاومت اسلامی مبتنیبر مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی و شهید مطهری است. اهمیت این موضوع از آنجاست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح منطقهای، گفتمانی به اسم مقاومت نمود پیدا کرد اما کمتر از بُعد انسانشناسی فلسفی به آن پرداخته شده است. این مقاله به روش اسنادی، مباحث انسانشناختی را در پرتو نظریۀ اعتباریات در آثار این دو فیلسوف معاصر بررسی کرده است، سپس بر...
متن کاملعقل مبنای معتزلی؛ عقل قانونگذار معتزلی تأمّلی در نسبت عدالت طبیعی و ارادهی تشریعی الهی در مبنای اعتبار هنجار حقوقی
اصطلاح عدالت طبیعی و قانون طبیعی در نوشتههای متکلّمین و اصولیین اسلامی، سابقهی چندانی ندارد، ولی نمیتوان این امر را بهمعنای عدم پذیرش اندیشهی عدالت طبیعی در اخلاق و حقوق اسلامی دانست. در نگاه اول، نتیجهی پذیرش عدالت طبیعی ورود نوعی کثرتگرایی استقلالی در مبنای اعتبار قاعدهی حقوقی و آغاز تقابل عقل و وحی است، اما بهنظر میرسد اندیشهی عدالت طبیعی، با تحلیلی که جریان معتزلی از آن ارائه مید...
متن کاملفطرتمندی انسان و بروندادهایش در حیات سیاسی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
مدیریت حیات سیاسی متأثر از مجموعه مبناهاست. در این میان قرآن معتقَداتی را به مخاطبانش در ابعاد معرفتشناختی، انسانشناختی و ... ارائه میکند که در بُعد انسانشناختی، «فطرتمندی» از مهمترین آنهاست. مسائل متعددی مانند امکان ارائه نظام حقوق سیاسی مشترک مبتنی بر فطرت برای همه انسانها و تکلیف حکومت به ایجاد جامعه هماهنگ با فطرت وجود دارند که اتخاذ موضع در موردشان در سیاست مهم، و عنایت به فطرت...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 15 شماره 55
صفحات 49- 74
تاریخ انتشار 2015-08-23
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023